نقش ژنتیک مولکولی در شناسایی ژنهای مستعد کننده سنگ کلیه
پیشرفتهای اخیر در ژنتیک مولکولی دیدگاه ما را نسبت به پاتوژنز سنگ کلیه متحول کرده است. در حالی که سالها بر عوامل محیطی و رژیم غذایی تمرکز شده بود، اکنون میدانیم که استعداد ژنتیکی نقش قابل توجهی در ابتلا به این بیماری ایفا میکند. شناسایی ژنهای مستعد کننده، نه تنها به درک بهتر مکانیسمهای بیولوژیکی تشکیل سنگ کمک میکند، بلکه راه را برای تشخیص زودهنگام، پیشگیری شخصیسازیشده و حتی درمانهای هدفمند باز میکند.
برخی از بیماریهای سنگ کلیه، مانند سیستینوری (Cystinuria) و هیپراگزالوری اولیه (Primary Hyperoxaluria)، به وضوح اختلالات ژنتیکی تک ژنی هستند. در سیستینوری، جهش در ژنهای SLC3A1 و SLC7A9 که مسئول انتقال اسیدهای آمینه در کلیه هستند، منجر به دفع بیش از حد سیستین و تشکیل سنگ میشود. در هیپراگزالوری اولیه، جهش در ژنهایی مانند AGXT، GRHPR و HOGA1 باعث تولید بیش از حد اگزالات توسط کبد و رسوب آن در کلیهها میشود. شناسایی این جهشها از طریق آزمایش ژنتیک، تشخیص قطعی را فراهم کرده و به مدیریت مادامالعمر این بیماران کمک میکند.
با این حال، بسیاری از موارد سنگ کلیه، به ویژه سنگهای کلسیم اگزالات که شایعترین نوع هستند، به صورت چندژنی (Polygenic) یا با تعامل بین ژنها و عوامل محیطی ایجاد میشوند. تحقیقات اخیر از طریق مطالعات ارتباط در سراسر ژنوم (GWAS)، ژنهای مستعد کننده متعددی را شناسایی کردهاند که هر کدام به تنهایی تأثیر کوچکی دارند، اما در مجموع خطر ابتلا به سنگ کلیه را افزایش میدهند. این ژنها ممکن است در فرآیندهایی مانند بازجذب کلسیم در کلیه، متابولیسم اگزالات یا تنظیم pH ادرار نقش داشته باشند.
شناسایی این ژنها و ارتباطات پیچیده ژنتیکی، پتانسیل زیادی برای آینده مدیریت سنگ کلیه دارد. در درازمدت، این دانش میتواند به توسعه ابزارهای خطر سنجی ژنتیکی کمک کند که افراد در معرض خطر بالا را شناسایی میکند. این امر امکان مداخلات پیشگیرانه زودهنگام و شخصیسازی شده را فراهم میآورد. همچنین، درک دقیقتر مسیرهای مولکولی که توسط این ژنها تحت تأثیر قرار میگیرند، میتواند به کشف اهداف جدید دارویی برای پیشگیری یا درمان سنگ کلیه منجر شود.